خانیمقدم، جمال (20 تیر ۱۳۴۲-23 خرداد ۱۳۶۷)، فرمانده گردان محمد رسولالله(ص) تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
جمال در شهر یزد به دنیا آمد. پدرش، غلامرضا، مغازهدار و مادرش فاطمه منتظری هِدِش، خانهدار بود (ادارۀ ثبتاحوال ... ). تحصیلات ابتدایی را در دبستان اعلازاده، دورۀ راهنمایی را در مدرسۀ فقیهی (همسفران ... ، ص ۸۴) و دورۀ متوسطه را در دبیرستان ابومسلم گذراند و در ۱۳۶۰ ش، در رشتۀ اقتصاد و اجتماعی دیپلم گرفت (ادارۀ آموزشوپرورش ... ).
او از کودکی در محافل مذهبی، بهویژه کلاسهای قرآن و احکام شرکت میکرد و در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، باوجود سن کم، در راهپیماییها حضور مییافت (خانیمقدم، احمد).
او در تابستان ۱۳۶۰ ش، به عضویت بسیج یزد درآمد (همسفران، همانجا) و برای گذراندن دورۀ آموزشی بسیج به پادگان شهید بهشتی* (باغ خان* سابق) یزد اعزام شد؛ سپس، با اعزام به جبهۀ جنوب، سوسنگرد (غرب خوزستان)، به گردان امام علی(ع) تیپ ۳۱ عاشورا پیوست و با سمت کمک آر.پی.جیزن در عملیات طریقالقدس (8 آذر ۱۳۶۰)، با هدف آزادسازی بستان و رسیدن به مرز در چزابه شرکت کرد (سپاه ... ، فرم تطبیق ... ، گواهی جبهه)؛ سپس، به یگان زرهی این تیپ منتقل شد و دورۀ تخصصی زرهی را در این یگان گذراند. مدتی بعد، در خط پدافندی نیسان در شمال سوسنگرد به خدمت مشغول شد (رضایی، ص ۲۰–21؛ فرهنگدوست، خطشکن ... ، ص ۱۱۴)؛ پسازآن، در عملیات بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱)، که در جبهۀ جنوبی، غرب رود کارون، با هدف آزادسازی خرمشهر و هویزه و جادۀ اهواز ـ خرمشهر اجرا شد، شرکت کرد (همان، ۱۲۸–130؛ رضایی، ص ۲۹).
پس از این عملیات، جمال به لشکر ۳۰ زرهی منتقل و به فرماندهی گروهان بی.ام.پی منصوب شد و با این سمت در دو عملیات شرکت کرد: ۱. عملیات رمضان در (22 تیر ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، شرق بصره، با هدف تهدید آن و حضور در حاشیۀ شطالعرب؛ و ۲. عملیات محرم (10 آبان ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، منطقۀ عینِخوش و زبیدات، با هدف تصرف سرپل در منطقۀ العمارۀ عراق و آزادسازی ارتفاعات مرزی (سپاه، فرم تطبیق؛ فرهنگدوست، همان، ص ۱۳۵-136). پس از این عملیات، دوباره به لشکر ۸ نجف اشرف بازگشت و جانشین دستۀ ۳ گروهان ۳ گردان محمد رسولالله(ص) (حضرت رسول(ص)) شد و در عملیات والفجر مقدماتی (17 بهمن ۱۳۶۱)، در جبهۀ جنوبی، شمال چزابه، بهمنظور پیشروی بهسوی العماره شرکت کرد (سپاه، همان، گواهی جبهه؛ رضایی، ص ۳۲–33؛ فلاح).
جمال در ۲۴ خرداد ۱۳۶۲، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد درآمد و دورۀ آموزشی نظامی سهماهه را در پادگان الغدیر اصفهان گذراند. پس از طی این دوره، در مهرماه به تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر* اعزام و به سمت معاون گروهان حمزۀ گردان محمد رسولالله(ص) منصوب شد؛ سپس، در عملیات خیبر (3 اسفند ۱۳۶۲)، که در جبهۀ جنوبی، تالاب هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان)، با هدف گذر از هور و تهدید بصره اجرا شد، شرکت کرد (محمدی).
جمال در آبان ۱۳۶۳، از تیپ ۱۸ الغدیر به سپاه پاسداران یزد منتقل و مربی عقیدتی شد. در همین ایام، با اعظم روحپرور ازدواج کرد و مدتی بعد، به تیپ ۱۸ الغدیر بازگشت و فرماندهی گروهان حمزه را بر عهده گرفت. با همین سمت در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳)، در جبهۀ جنوبی، تالاب هورالهویزه با هدف قطع جادۀ بصره ـ العماره و تهدید بصره حضور یافت (سپاه، فرم تطبیق؛ رضایی، ص ۴۳؛ محمدی).
جمال در خرداد ۱۳۶۴ به سپاه یزد بازگشت و به فرماندهی اردوگاه آموزشی نظامی قائم آل محمد(عج)* واقع در روستای منشاد از توابع مهریز در جنوب یزد منصوب شد (رضایی، ص ۷۴-75)؛ البته، برای حضور در عملیاتها، مرتب، به جبهه بازمیگشت. در بهمنماه همان سال، در تک پشتیبانی عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴)، در جزایر امالرصاص و امالبابی (هر دو از جزایر اروندرود و جزو خاک عراق) اجرا شد، با سمت جانشین گردان محمد رسولالله(ص) شرکت کرد و از ناحیۀ، دست، کتف، پای چپ و صورت مجروح شد (همو، ص ۶۸). پس از پایان عملیات، در ۱۴ فروردین ۱۳۶۵، در سمت پیشین خود در پادگان آموزشی قائم آل محمد(عج) به خدمت ادامه داد. در ۷ مهر ۱۳۶۵، به تیپ ۱۸ الغدیر بازگشت و جانشین گردان قدس تیپ شد و با این مسئولیت در سه عملیات شرکت کرد: ۱. کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵) در جبهۀ جنوبی، ابوالخصیب، با هدف تصرف آن منطقه و محاصرۀ نیروهای عراقی مستقر در شبهجزیرۀ فاو (جنوب شرقی عراق) و تهدید بصره؛ ۲. کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۵) در جبهۀ جنوبی، شلمچه، با هدف تصرف شلمچه و پیشروی بهسوی بصره؛ و ۳. کربلای ۸ (18 فروردین ۱۳۶۶) در همان منطقه، با هدف تأمین کانال زوجی و توسعۀ منطقۀ تصرفشده در غرب کانال پرورش ماهی. پسازآن، در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۶ به یزد بازگشت و بار دیگر مسئولیت پادگان آموزشی قائم آلمحمد(عج)، نیز آموزش نظامی نیروها را بر عهده گرفت (خانیمقدم، احمد).
جمال در ۱۲ آذر ۱۳۶۶، به تیپ ۱۸ الغدیر، که در جبهۀ شمال غرب آمادۀ عملیات میشد، پیوست و به فرماندهی گردان محمد رسولالله(ص) ارتقا یافت. چندی بعد، در عملیات بیتالمقدس ۲ (25 دی ۱۳۶۶)، در جبهۀ شمالی، سلیمانیه ـ ماؤوت، که بهمنظور تصرف ارتفاعات غرب شهر ماؤوت اجرا شد، شرکت کرد (سپاه، همان؛ فرهنگدوست، مصاحبه).
خانیمقدم در ۲۵ بهمن ۱۳۶۶ در حین مرخصی در مسیر منزل به پادگان سپاه، هدف سوءقصد قرار گرفت و پای راستش مصدوم شد که درمان آن چهار ماه به طول انجامید (رضایی، ص ۱۰۷). در ۱۳۶۷ ش، با بههمخوردن توازن قوا و پیشروی ارتش عراق در مناطق عملیاتی جنوب، جمال درحالیکه دورۀ نقاهت را میگذراند، در ۵ خرداد همین سال، به جبهه بازگشت. در این دوره، بار دیگر، فرماندهی گردان محمد رسولالله(ص) به وی واگذار شد و با این سمت در عملیات بیتالمقدس ۷ (22 خرداد ۱۳۶۷)، در شلمچه، با هدف انهدام نیروهای دشمن در آنجا، حضور یافت که در جریان این عملیات براثر اصابت ترکش به پشت و پهلوی راستش به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای آرامستان خُلدِ بَرین* زادگاهش به خاک سپرده شد (همو، ص ۱۱۶؛ فرهنگ ... ، ذیل نام).
خانوادۀ جمال او را خوشرو، خوشبیان، نیکرفتار و جدی در کار و همرزمانش وی را فرماندهی منضبط، فعال و باهوش وصف کردهاند که از هیچ کمکی به آنان رویگردان نبود («جمال ... »، ص ۲۷-29؛ خانیمقدم، احمد).
در قسمتی از وصیتنامۀ شهید آمده است: «ملت نجیب ایران هوشیاروبیدار باشید، فکر کنید و ببینید در چه زمانی قرار گرفتهاید، این حکومت حاصل دسترنج صدها هزار شهید، مفقود، اسیر، جانباز و یتیم است. با تمام وجودتان و با اخلاص پاسدار این انقلاب باشید و رهبر را چون نگین انگشتر در برگیرید. خدا را گواه میگیرم اگر کوتاهی کنید فردای قیامت در دادگاه عدل الهی شرمنده میشوید» (بش).
از وی دو فرزند باقی است: مصطفی کارشناس ارشد حقوق و قاضی دادگاه عمومی رشت، و فاطمه دارای مدرک کارشناسی و خانهدار (روحپرور؛ خانیمقدم، احمد).
مآخذ: ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان یزد، گواهینامۀ پایان تحصیلات دورۀ متوسطه، سند مورخ شهریور ۱۳۶۰، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ ادارۀ ثبتاحوال شهرستان یزد، شناسنامه، سند مورخ ۲۰ مهر ۱۳۴۲، سند بش، موجود در همانجا؛ خانیمقدم، احمد (برادر شهید) مصاحبه با مؤلف، ۲۸ بهمن ۱۳۹۸؛ خانیمقدم، جمال، وصیتنامه، سند مورخ ۳۰ آذر ۱۳۶۵، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ روحپرور، محمدمهدی (از نزدیکان و همرزم شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۰ تیر ۱۴۰۰؛ رضایی، حبیبالله، جلوهای از جمال، یزد: چشموچراغ، ۱۳۹۹ ش؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد، فرم تأیید مسئولیت، سند بیتا، سند بش، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد؛ همان، فرم تطبیق ایثارگران، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی شهادت، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ همان، گواهی جبهه، سند بیتا، سند بش، موجود در همانجا؛ فرهنگدوست، محمدمهدی، خطشکن کویر (خاطرات)، به کوشش محمدعلی همتی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۵ ش؛ همو (فرمانده وقت محور تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، ۲۸ بهمن ۱۳۹۸؛ فلاح، ماشاءالله (جانشین گردان عاشورا از تیپ مستقل پیادۀ ۱۸ الغدیر)، مصاحبه با مؤلف، شهریور ۱۴۰۰؛ «جمال گردان حضرت رسولالله(ص)»، الغدیریان، یزد: اداره کل حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد، ۳۹۲ ش، شم ۵۴؛ محمدی، ابوطالب (فرمانده یکی از گروهانهای گردان محمد رسولالله(ص))، مصاحبه با مؤلف، ۱ مرداد ۱۴۰۰؛ همسفران خورشید (زندگینامۀ سرداران شهید استان یزد)، به کوشش حسن واحدیان اردکانی و مهدی واحدیان اردکانی، تهران: کنگرۀ بزرگداشت سرداران و چهارهزار شهید استان یزد، ۱۳۸۱ ش.
/ راضیه ساقی/